بنیصدر یک نیروی بیریشه و بدون اصل و نسب فکری بود، با آنکه روحانیزاده بود، اما تربیت عمیق دینی نداشت. وی درکتاب خاطراتش که در فرانسه به چاپ رسید، اعتراف میکند که فعالیتهای دانشجوییاش بیشتر تحت تأثیر نیروهای ملی بود تا مکتبی و نگرشهای ملیگرایی عمیقتری نسبت به نگرشهای اعتقادی و دینی داشت. کسانی که خانواده بنیصدر در قبل از انقلاب را دیده بودند، مشاهده کرده بودند که رفتار و پوشش غربی داشته و به بدیهیات شرعی نیز معتقد نبودند. اما اینکه چطور چنین فردی به گروه یاران امام پیوست، باید گفت از آنجا که اکثر همراهان امام زبان خارجی نمیدانستند تحصیل در فرانسه و آشنایی با زبان این کشور، امتیازی برای بنیصدر بود تا بتواند خود را وارد صف یاران امام قرار داده و در پرواز انقلاب با امام همراه شود. با آنکه اکثر مسئولان اول انقلاب سالها در زندان ساواک بسر برده و زجر کشیده بودند اما آقای میرحسین موسوی حتی یک سیلی نیز نخورده بود. وی در سالهای 55 تا 57 برای تحصیل در امریکا تشریف داشتند. شهید دیالمه همان روزها متوجه انحراف فکری وی و همسرش شده و تفکرات وی را تأثیر پذیرفته از«جنبش مسلمانان مبارز» به رهبری حبیبالله پیمان دانسته بود. این شهید بزرگوار با اشاره به روزنامه جمهوری اسلامی که موسوی سردبیرآن بود، میگوید:«موضعگیریهای روزنامه در بعضی از موارد، کم و بیش موضعگیریهای روزنامه امت (منظور روزنامه دکتر پیمان) است. به عنوان مثال برای مصدق مطلب چاپ میکند اما حتی یک خط، خوب دقت کنید، حتی یک خط در مورد آیتالله کاشانی نمینویسد.»
نقاب خط امامی بنیصدر برای نشان دادن میزان ولایت پذیریاش کاندیداتوری خود برای ریاست جمهوری را بعد از ملاقات با امام و هنگام خروج از بیت امام(ره) اعلام مینماید و روز تنفیذ برخلاف تصور بسیاری از افراد وی ابتدا بر دست امام(ره) بوسه میزند. موسوی نیز در بدو ورود به انتخابات احیای آرمانهای زمان امام و حمایت از مستضعفان را اولویت خود معرفی میکند اما بهتدریج این افکار رنگ باخته و «فلسطین در اولویت ما نیست» و «حمله به نهادهای انقلابی» جایگزین آن میشوند.
غرور کاذب و توهم مقبولیت عامه
بنیصدر توانست در اولین انتخابات ریاست جمهوری در 5 بهمن و سه ماه پس از تسخیر لانه جاسوسی با نقاب انقلابیگری و خط امامی بودن 14 میلیون رأی از مجموع 21 میلیون یعنی 67 درصد را به خود اختصاص دهد. این آرای میلیونی چنان بنیصدر را دچار غرور ساخت که فکر میکرد میتواند از این پس افکار واقعی خود را رو کرده و در مقابل امام و انقلاب بایستد. اما او فراموش کرده بود که رأی مردم به وی در حمایت از امام و انقلاب و بهدلیل حمایت انقلابیون بود. آقای موسوی نیز همانند بنیصدر و بهرغم آنکه حتی مانند وی موفق به کسب اکثریت آرا نشد اما آرای 13 میلیونی وی را دچار توهم محبوبیت ساخت و فکر میکرد میتواند با حمایت این آرا به راحتی مقابل نظام بایستد.
تغییر رفتار بعد از انتخابات
بنیصدر بعد از انتخابات با تغییر رفتار 180 درجهای به تقابل با مجلس خط امام میپردازد. حزب جمهوری اسلامی را که غالباً از اصحاب امام بودند متهم به تلاش برای ایجاد دیکتاتوری مینماید، نهادهای انقلابی را متهم به چماقداری میکند. صدا و سیما را انحصاری و در دست عدهای خاص معرفی میکند، به نصایح و فرامین امام که در زمینههای مختلف صادر میشود کمترین توجهی نمیکند و سرانجام جمهوری اسلامی را متهم به شکنجه زندانیان مینماید و میگوید این جمهوری اسلامی جمهوری اسلامیای نیست که من به آن افتخار کنم.
موسوی نیز روز بعد از انتخابات هویت واقعی خود را نشان داده و همان رفتارهای بنیصدر را تکرار میکند. مقابله با اوامر ولایت فقیه، حمله به نهادهایی مانند شورای نگهبان و سپاه و بسیج، دیکتاتور خطاب کردن نظام، اتهامات فراوان به نظام، کشتهسازی ساختگی و متهم کردن نظام به قتل آنان و دهها مورد دیگر از جمله این شباهتهای رفتاری است.
انتخاباتی صحیح است که پیروز آن باشم!
بنیصدر پس از عزل از فرماندهی کل قوا مردم را به استقامت در مقابل جمهوری اسلامی و تجمع و تظاهرات دعوت کرد که یک نمونه آن را در غائله 14 اسفند شاهد بودیم. بنیصدر مدعی شد نظام با صندوقسازی قصد تقلب در انتخابات را دارد و پس از انتخاب شهید رجایی به عنوان رئیس جمهور نیز ادعای تقلب را مطرح کرد و تنها انتخاباتی که خود در آن پیروز شد را صحیح میدانست. موسوی نیز پس از اعلام نتایج آرا و مشاهده شکست سنگین خود حامیانش به حضور در خیابانها و تجمع دعوت کرد و در اولین بیانیه خود آورد که تسلیم این صحنهآرایی خطرناک نخواهد شد. وی حتی به درخواست بازشماری آرا پاسخ مثبت نداد. موسوی تنها بر طبل انتخابات میکوبید و انتخاباتی را میخواست که نتیجهاش پیروزی او باشد.
ساختارشکنی و ریزش آرا
رفتارهای ساختارشکنانه بنیصدر طی یک سال مسئولیت پست ریاست جمهوری باعث شد دلسوزان نظام از حمایت او دست برداشته و منتقد او گردند و نهایتاً در غائله 14 اسفند تنها سازمان منافقین و زاویهداران با انقلاب در حمایت از وی به خیابانها بریزند. موسوی نیز که تجمع 25 خرداد 88 وی را دچار توهم و غرور کاذب کرده بود با بیانیهها و رفتارهای ساختارشکنانه روز به روز حامیان خود را از دست داد به گونهای که در ظهر عاشورای 88 تنها عدهای عضو رسمی منافقین، سلطنتطلب و بهایی در حمایت از این افراد شعار سر میدادند.
دفاع بنیصدر از منافقین
پس از غائله 14 اسفند در دانشگاه تهران، بنیصدر در نامه خود که 6 روز بعد خطاب به دادستان کل کشور، آیتالله موسوی اردبیلی نوشت، علت اصلی بروز واقعه 14 اسفند را نه سخنان تحریککنندهاش در این روز و شعارها و توهین هوادارانش به امام(ره)، که حضور چماقداران میداند و عملاً تمامی نقشههای گروهکهای حامی خود از جمله مجاهدین خلق و... را در حمله به مخالفین خود منکر میشود:«آقای دادستان محترم! هیچ کس نمیپذیرد که گروهکها چنین و چنان کردند، چرا که اگر چماقداران نمیآمدند هیچ کس هیچ کار نمیکرد!» میرحسین نیز پس از افتضاح روز عاشورا مقصر را نه شعارهای ضددینی حامیانش که برخورد نظام با این خداجویان میدانست.
در 25 بهمن 89 چه گذشت؟
در بهمن ماه سال 1389 زمانی که با اوج گیری انقلاب های مردمی در مصر و تونس و یمن و بحرین و لیبی، رژیم های دیکتاتوری وابسته به غرب و همسو با رژیم صهیونیستی ساقط گردیدند،سران تل آویو در بن بست و محاصره و سردرگمی عجیبی گرفتار آمده بودند. هراس از شکل گیری دولت های مردمی و اسلامی آمریکا و رژیم صهیونیستی را بر آن داشت تا به سرعت در جهت خروج از محاصره برآمده و از طریق شکل دهی به حرکت های انحرافی، موج بیداری اسلامی را متوقف یا منحرف سازند. یکی از این حرکت های انحرافی، ایجاد آشوب و فتنه در کشوری بود که قلب تپنده الگودهی و الهام بخشی به حرکت بیداری اسلامی محسوب می شد. به اذعان بسیاری از تحلیل گران و فعالان انقلاب های مردمی در شمال آفریقا و شبه جزیره عربستان، نهضت های ایجاد شده در این کشورها - موسوم به بیداری اسلامی- در حد بسیاری بالایی، اهداف و انگیزه های خود را از آرمان های انقلاب اسلامی و شعارهای مطرح شده از جانب جمهوری اسلامی ایران کسب می کردند.بر همین اساس یکی از شگردهای اصلی برای متوقف کردن این فرآیند توسط متضررین اصلی( یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی) تغییر دادن فلش و جهت اعتراضات و تحولات به سمت مرکز این موج، یعینی ایران اسلامی بود.
این مسئولیت از جانب واشنگتن و تل آویو بر عهده 2 چهره سیاسی داخل ایران - یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی - قرار گرفت که پیش از آن و در جریان فتنه بعد از انتخابات سال 1388 به خوبی نشان داده بودند به دلیل قدرت طلبی حاضر به انجام هر پروژه ای برای ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران هستند به گونه ای که نخست وزیر رژیم صهیونیستی در همان ایام از این دو و جنبش سبز تحت رهبری آنان به عنوان بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران یاد کرده بود.
اگرچه موج فتنه 88 در همان سال و با حضور میلیون ها ایرانی در 8 و 9 دی ماه فروکش کرده و آرامش کامل بر ایران حکمفرما بود اما سران فتنه به واسطه ظرفیت بالای نظام آزاد بودند و به نظر می رسید که آمریکا و رژیم صهیونیستی می تواند از این دو چهره، بهره لازم را ببرد. سران فتنه پس از سفری که اردشیر امیرارجمند مشاور فراری میرحسین موسوی به سرزمین های اشغالی داشت، طی بیانیه مشترکی بدون کسب مجوز، مردم را برای اعلام حمایت از مردم مصر و تونس در روز 25 بهمن به تظاهرات دعوت کردند.این فراخوان در حالی بود که ملت ایران با حضور گسترده و حماسی خود در روز 22 بهمن، ضمن اعلام همبستگی با انقلابیون مصر و تونس، از دیکتاتورهای این دو رژیم و نیز کارشکنی آمریکا و رژیم صهیونیستی در روند این انقلاب ها ابراز انزجار کرده بودند.
نکته جالب این که مسیر حرکت و شعارهای تظاهرات 25 بهمن همزمان با دعوت موسوی و کروبی، در تارنمای وزارت خارجه اسرائیل اعلام شده و کاخ سفید نیز توئیتری برای این منظور راه اندازی کرده بود و خلاصه همه شواهد از آمریکایی- اسرائیلی بودن آشوب 25 بهمن حکایت داشت. آشوب اسرائیلی 25 بهمن 89 اگرچه با بی اعتنایی و تنفر ملت ایران مواجه شد و با حضور تعداد اندکی آشوبگر در چند چهارراه و خیابان تهران طی چند ساعت به طول نینجامید، اما رسوایی آن برای سران فتنه چنان دامنگیر بود که موجی از تنفر و انزجار عمومی را بده دنبال داشت و حتی شخصیت هایی که تا پیش از آن در مواضع خود علیه سران فتنه محافظه کاری به خرج می دادند، صراحتاً آنها را محکوم کردند. موج تنفر ملی از موسوی و کروبی بعد از ماجرای آشوب اسرائیلی 25 بهمن چنان به اوج رسید که شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به این مطالبه عمومی، مصوبه حصر آنان را تصویب کرد تا دشمنان کشور نتوانند از این عناصر قدرت طلب برای انجام سناریوهای خود بهره ببرند.
ورودتیم های ترور منافقین به داخل کشور
هنوز چند روز تا برپایی راهپیمایی آشوب اسرائیلی 25 بهمن باقی مانده بود که نیروهای امنیتی از ورود تیم های گروهک نفاق به کشور خبرداده و در این خصوص هشدار دادند که خود نشان دهنده عزم جدی معاندین نظام در ایجاد آشوب بود.
دستگاه تبلیغی فرقه رجوی که درهمه موضع گیری ها و اقداماتش در فتنه88 برای اثر گزاری حتی به مقیاس اندک باشکست مواجه شده، درآخرین اقدام خود اهداف بزرگی برای ترور در روز 25 بهمن 1389 در دستور کار خود قرار دادند تا سناریوی اسرائیلی، اغتشاشات در تهران را خونین کرده و به سوی خشونت، درگیری و هرج و مرج بکشانند؛ اما این نقشه جنایتکارانه پیش از هراقدامی توسط دستگاه های امنیتی مورد شناسایی قرارگرفت و خنثی شد. همزمان با شکست این طرح رذیلانه بقایای تروریست های موجود درصحنه که دراین اقدام موفقیتی بدست نیاوردند به سوی مردم عادی آتش گشودند. گفتنی است یکی از اهدافی که در پروژه های کشته سازی دنبال می گردد نامتعادل سازی روانی جامعه و اعتمادزدایی از افکار عمومی است بنا بر همین استدلال باید گفت که تروریست ها اهداف بزرگتری را در سر می پرواندند که با عدم توفیق به ترور اهداف اولیه ناچار به ترور حلقه های پائین تر روی آوردند.
تلاش های فرقه تروریستی رجوی در جوامع مجازی و حقیقی که با کمک وپشتیبانی مالی- سیاسی اسرائیل و همچنین دلارهای مزدوری برای صدام معدوم به دست آمده، نه تنها کوچکترین سودی برای این دستگاه درحال فروپاشی نداشته بلکه باعث شدت گیری نفرت عموم ایرانیان از بقایای فراری این گروه شده است.
در همین خصوص تلاش های بی سرانجام گروهک نفاق را می توان در چند گروه تقسیم بندی کرد:
1- راه اندازی وایجاد " اتاق سرخ" درپایگاه تروریستی درفرانسه ouvers-sur-oise
2- گسترش تلاش های تبلیغی درجوامع حقیقی ومجازی با راه اندازی سایت های پوششی
3- فعال کردن اندک طرفداران شناخته شده و قدیمی خود درداخل ایران جهت پروژه " شهیدسازی"
4- نفوذ پوششی و رسمی در رسانه های بیطرف و تبلیغات دروغین دربرخی از آنها
5- تلاش برای ایجاد ارتباط با روزنامه نگاران مستقل دردرون مرز و جذب و تطمیع برخی از آنها
6- ایجاد سازمان های تقلبی حقوق بشری از جمله سازمان " گزارشگران حقوق بشر درایران " که بعدها ماهیت واقعی این سازمان نیز توسط شیوا نظر آهاری و دوستانشان افشا شد.
7- ترور دانشمندان هسته ای کشور
8- طرح رذیلانه و شکست خورده کشته سازی در اغتشاشات پس از انتخابات 88
تمامی اینها در حالی است که با نگاهی به تحولات رخ داده قبل از 25 بهمن به خوبی می توان به رمز گشایی از این سناریوی پچیده پرداخت.
پروژه کشته سازی یکی از اقدامات دشمنان انقلاب اسلامی در فتنه 88 بود. این پروژه نخست در 25 خرداد 88 با تهاجم سازمان یافته به یک حوزه مقاومت بسیج در غرب تهران کلید خورد که در این خصوص موفقیتی کسب نکردند. سپس آنها سناریو قتل ندا آقا سلطان را به فاز اجرایی گذاشتند.
تقارن کشته شدن «ندا آقا سلطان» در سالروز اعلام جنگ مسلحانه منافقین (سی ام خرداد 60) علیه نظام جمهوری اسلامی در یک سناریوی بسیار پیچیده و همزمانی شهادت «صانع ژاله» با با سالگرد اعلام موجودیت «گروهک ضد انقلاب کوموله» خود شاهدی متقن در خصوص هدف مندی در پروژه کشته سازی است.بنابراین به نوعی می توان شباهت زیادی بین این سناریو و سناریو های از پیش تعریف شده برای انقلاب های رنگین پیدا کرد. البته آنچه که در پروژه های کشته سازی حائز اهمیت است میزان وزن هدف و زمان اجرای ترور است.
ترور رفیق حریری نمونه بارز این اقدام است که هم از نظر وزن سیاسی و هم زمان انجام این ترور که با هدف ایجاد آشوب و بی ثباتی سیاسی در لبنان و سوریه کلید خورد اما با حضور قدرتمند حزب الله در لبنان عقیم ماند.
گزارش هیئت ویژه رسیدگی به غائله 25 بهمن 89
آنچه در پی می آید گزارش هیئت ویژه رسیدگی به غائله 25 بهمن 89 در کمیسیون اصل 90 قانون اساسی است که به نظر می رسد گزارشی جامع و مفید درباره غائله اسرائیلی، آمریکایی، انگلیسی 25 بهمن باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
گزارش بررسی غائله اسرائیلی - آمریکایی - انگلیسی 25 بهمن 1389
همکاران گرامی، نمایندگان محترم ملت شریف ایران
به دنبال حادثه تلخ 25 بهمن ماه سال جاری و خروش یکپارچه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در محکوم نمودن غائله مزبور و درخواست پیگیری این واقعه توسط هیئت ویژه ای که ریاست محترم مجلس شورای اسلامی تعیین نمودند، هیئت فوق از رؤسای کمیسیون های امنیت ملی و سیاست خارجی، شوراها و امور داخلی، قضائی و حقوقی، فرهنگی و اصل 90 قانون اساسی مجلس شورای اسلامی تشکیل شد و کارگروهی را مسئول جمع آوری اطلاعات لازم کرد.
کار گروه فوق با جمع آوری اطلاعات و برگزاری نشستی با حضور مسئولین دستگاه های امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی، قضایی و سیاست خارجی موضوع را بررسی و گزارش خود را به هیئت ویژه منعکس نمود که پس از بحث و بررسی، گزارش نهایی هیئت به شرح زیر به اطلاع نمایندگان محترم و ملت ایران می رسد:
وظیفه محوله به موسوی و کروبی برای ایجاد خدشه در الگوی بیداری اسلامی
جریان علنی فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 زمانی شروع شد که جمهوری اسلامی در اوج قدرت در عرصه بین المللی بوده و دست برتر در اکثر معادلات جهانی را داشت، به گونه ای که غرب را به کرنش در برابر ایران واداشته و اتحادیه اروپا اصرار به مذاکره و ملاقات با ایران داشت. شکست پیاپی آمریکا در عرصه های سیاسی عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین و ...، حضور بیش از 80 درصد واجدین شرایط رای در انتخابات دهم (بیش از 40 میلیون نفر) و برگزیده شدن رئیس جمهور با 24 میلیون رای، همگی یک قدرت نرم ملی برای جمهوری اسلامی تولید کرده بود. راهبرد جذب حداکثری و دفع حداقلی، رهبری مقام عظمای ولایت، حضور هوشیارانه مردم در تمام صحنه ها و حمایت علما و مراجع عظام این چالش بزرگ و فتنه عمیق را خفه نموده و راهپیمایی های 9 دی و 22 بهمن سال 88 فتنه فوق را خاموش کرد و مردم در کنار رهبری پیروز این میدان بودند.
جنبش های مردمی در تونس، مصر، یمن، اردن و بحرین که شعار محوری همه آنها اسلام خواهی بود، آمریکا را در صحنه بین الملل به چالش جدی کشید که با فروپاشی حکومت های مصر و تونس، ماهیت رژیم اشغالگر قدس و منافع استراتژیک استکبار جهانی در منطقه دچار وخیم ترین بحران ها خواهد شد.
برنامه آمریکا برای مهار جنبش های مردمی در کشورهای اسلامی این است که اولا خود را به ظاهر طرفدار مردم این کشورها نشان دهد ثانیا با ایجاد یک رفرم، انقلاب آنها را تبدیل به اصلاحات شکلی و جزئی نماید. برای اجرای این نقشه، آمریکا تلاش می کند نشان دهد الگوی جمهوری اسلامی الگوی موفقی نیست، لذا در صدد برآمده تا با ایجاد اغتشاش در کشور، تئوری خود را به اثبات برساند. به همین جهت آقایان موسوی و کروبی مهره های مناسبی برای صحنه گردانان این ماموریت در داخل کشور تشخیص داده شدند.
آنچه در آشوب اسرائیلی 25 بهمن گذشت
اسناد اطلاعاتی حاکی از آن است که سرویس های آمریکا، انگلس و اسرائیل برای رسیدن به یک راهپیمایی به اصطلاح خروشان مردمی با اتاق فکر خارج نشینان جریان فتنه در انگلیس و آمریکا به توافق رسیدند و آنها طی تماس هایی با سران فتنه در داخل، آنها را تحریک نمودند که برای قضیه مصر و تونس اطلاعیه بدهند و مردم را دعوت به حضور در خیابان ها به صورت غیر قانونی کنند.
اسناد اطلاعاتی نشان می دهد که آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی جهت پشتیبانی از اطلاعیه میرحسین موسوی و کروبی همه گروهک های ضد انقلاب اعم از منافقین، سلطنت طلب ها، بهائیان و قوم گرایان را در 25 بهمن به صحنه آوردند. دستگیری تعدادی از عناصر منافقین در روز 25 بهمن نشانگر این واقعیت است. برای انجام این مأموریت ده ها شبکه اینترنتی، ده ها هزار ایمیل و بیش از یک میلیون و 200 هزار پیامک به داخل کشور ارسال شد.
سردمداران هیئت حاکمه آمریکا و رژیم اشغالگر قدس و انگلیس با هماهنگی منافقین و سلطنت طلبان و ... از فراخوان موسوی و کروبی حمایت کردند.
سران فتنه داخلی علیرغم اطلاع از این حمایت های وسیع خارجی و جریانات ضدانقلاب نه تنها درخواست راهپیمایی خود را لغو نکردند و از آمریکا و ضدانقلاب اعلام برائت ننمودند بلکه بر راهپیمایی غیرقانونی اصرار ورزیدند.
در صبح روز 25 بهمن ابتدائاً جوانی را (با سابقه دوبار دستگیری) برای الگوسازی به سبک انقلاب تونس به بالای جرثقیل فرستادند تا با شعار وی به نفع فتنه سبز، عده ای را بای راهپیمایی تهییج کنند. همزمان شبکه های تلویزیونی بیگانه و ضد انقلاب این صحنه را به نمایش گذاشتند.
شلوغ ترین نقاط شهر به خصوص در ایام خرید های نوروزی به نحوی که بطور عادی چهار راه های ولی عصر، میدان انقلاب، میدان امام حسین و ... در این ساعات مملو از مردم است را برای تجمع انتخابات کردند و با انداختن یخ در مسیر اتوبوس ها و از کار افتادن تعدادی از آنها منجر به توقف اتوبوس های تندرو (خط بی آرتی) شدند.
پیاده شدن مسافران این اتوبوس ها و شلوغی جمعیت پیاده شده، زمینه سوء استفاده و حضور اراذل و ضد انقلاب را شکل داد تا در حدود 15 نقطه تجمع گروه های 20-50 نفری با سر دادن شعار علیه مسئولین نظام و آتش زدن سلط های زباله و ایستگاه های اتوبوس ماهیت ضد انقلابی خود را نشان دهند. جالب اینجاست که هیچ کدام از شعارها دفاع از مردم تونس و مصر نبود. وجهه غالب این شعارها علیه نظام جمهوری اسلامی و ارزش های ملی و دینی بود.
همزمان با شروع کاریکاتور تظاهرات 25 بهمن شبکه توییتر، تلویزیونی های ماهواره ای الجزیره، العربیه، بی بی سی، وی او ای، یورونیوز با حجم وسیعی این تظاهرات را پوشش می دادند لیکن پس از گذشت یک ساعت از شروع آشوب هنگامی که با بی توجهی مردم و عدم استقبال و حتی رویارویی مردم با آشوبگران مواجه شدند، برنامه های خود را قطع نمودند و تصاویر آرشیوی تظاهرات مردم در 22بهمن و سایر مناسب های را به عنوان راهپیمایی گروه فتنه در 25 بهمن انعکاس دادند.
اردشیر امیرارجمند رابطه منافقین و نماینده و مشاور آقای میر حسین موسوی (که رسما خود را به این عنوان معرفی نموده) و عضو ستاد انتخاباتی و کمیته صیانت از آراء، با مصاحبه های متعدد اهداف راهپیمایی را پوشش می داد و بعد از راهپیمایی نیز بیانیه ای به اسم آقای موسوی منتشر کرد. این نقش را عینا آقای واحدی سردبیر اسبق و فراروی روزنامه آفتاب یزد و مشاور خارج نشین آقای کروبی میهمان دائم بی بی سی فارسی نسبت به آقای کروبی انجام داد و اطلاعیه ای به اسم ایشان تهیه و منتشر کرد.
کشته سازی، یکی دیگر از برنامه های آمریکا و انگلیس و اسرائیل در این جریانات بود. طبق اسناد اطلاعاتی تیمی از منافقین مأموریت کشته سازی را به عهده داشت. این تیم پس از شهادت شهید صانع ژاله، خبر کشته شدن وی را از طریق سر پل خارج به منافقین منتقل و بلافاصله منافقین در سایت هرانا (ساعت 8 شب) آن را منتشر می کنند.
اطلاعات موثق حاکی است که حرکت قاطع و سریع مجلس شورای اسلامی در 26 بهمن اثرات جدی روی اتاق های فکر خارج نشینان و سران فتنه و جریان های وابسته در داخل داشته و آنها به شدت از شخصیت هایی که به زعم ایشان تاکنون ساکت بوده و به میدان آمده اند، ناراحتند و در این ارتباط مصاحبه ها و تحلیل های مختلفی را ارائه داده اند.
اعمال مجرمانه و منحرفانه خائنین:
پس از بررسی منابع و مستندات دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی، موارد ذیل مشخص شد:
الف- حضور فعالانه سازمان تروریستی منافقین با انتشار اطلاعیه ها، مصاحبه ها و اعزام نیرو به داخل کشور (که خوشبختانه اکثر آنها شناسایی و تعدادی نیز مجروح و دستگیر گردیده اند).
ب- صدور ده ها مورد بیانیه توسط عناصر جریان فتنه، معاند و ضد انقلاب
ج- ده ها مورد اعلام حمایت های سردمداران کشورهای استکباری از اقدامات ضد انقلابی در 25 بهمن
د- ده ها مورد مصاحبه های حمایت آمیز عوامل جریان فتنه و معاندین برای تهییج افکار عمومی در 25 بهمن
هیات، پس از بررسی همه جانبه به این نتیجه رسید که ضد انقلاب برای رسیدن به اهداف خود، از شیوه های ذیل استفاده کرده است:
1- انفجار خط لوله گاز قم 3 روز قل از غائله به منظور قطع گاز تهران و ایجاد نارضایتی مردمی (که با درایت و تلاش مسئولین ذیربط موضوع مرتفع گردید)
2- استفاده از شیوه های جنگ روانی
3- انتخاب معابر شلوغ تهران برای تجمع اراذل و عناصر گروهکی
4- استفاده از میادین بزرگ تهران از جمله میدان آزادی، فردوسی و انقلاب و شبیه سازی به قیام مردمی کشور مصر
5- شایعه سازی در برخی از سایت های داخلی مبنی بر موافقت وزارت کشور برای راهپیمایی و همچنین شرکت یکی از مهمانان رسمی خارجی در راهپیمایی
6- دروغ پردازی در سایت های داخلی مبنی بر عدم مداخله نیروهای انتظامی در راهپیمایی 25 بهمن
7- ارسال پیامک و ایمیل های فراوان از داخل و خارج در روز 25 بهمن
8- استفاده از فضای مجازی برای فراخوان و ارتباطات گسترده به صورت شبکه های هرمی
9- نمایش اعزام فردی به بالای دکل با نماد سبز و عکس و شعار
10- استفاده از سلاح گرم برای پروژه کشته سازی که منجر به شهادت بسیجی صناع ژاله و محمد مختاری و مجروح شدن دهها تن گردید.
11- شناسایی افراد برای ترور با هدف ایجاد اختلاف قومیتی و مذهبی
12- تعرض به اموال عمومی، حرمت شکنی، ایجاد رعب و وحشت و ناامنی
13- استفاده از سلاح های مختلف اعم از شکاری، جنگی و ساچمه ای و حتی گاز اشک آور و بکار گیری آنان علیه نیروهای انتظامی و امنیتی و مردم
گوشه هایی از حمایت پنهان و آشکار و نقش استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل در غائله ضد انقلاب 25 بهمن:
قبل و بعد از 25 بهمن و در همان روز رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا و مقامات انگلیسی و اسرائیلی بی پروا در رسانه های دیداری و شنیداری خود علیه نظام جمهوری اسلامی و اهداف آن مصاحبه و موضع گیری نمودند از آن جمله:
- هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا، دوشنبه مورخ 25/11/89 در سخنانی به تمجید از آرمان های تظاهر کنندگان ایرانی پرداخت.
- رئیس رژیم صهیونیستی نیز در همایش سالیانه انجمن کار سازمان های یهودی ایالات متحده در مورد رویدادهای ایران گفت: بسیار مشمئز کننده بود دیروز دیدن گروهی از نمایندگان پارلمان ایران که بلند شده و به نام دموکراسی احمدی نژاد، فریاد می زدند که باید سران فتنه را اعدام کرد.
- یکی از کارشناسان رژیم صهیونیستی طی مقاله ای در سایت وزارت خارجه اسرائیل اعتراف کرد: شعارهای اسلامی مردم مصر خیلی خطرناک است. این نگرانی بسیار جدی است که واقعیت تلخ 32 سال پیش ایران در مصر تکرار شود و اسلامگراها حاکمیت این کشور متحد اسرائیل را در دست بگیرند.
وی همچنین اعتراف کرد پروژه راهپیمایی 25 بهمن ریشه اسرائیلی دارد و تأکید کرد که موسوی و کروبی اگر چه ظاهرا برای حمایت از مردم مصر درخواست مجوز راهپیمایی کرده اند اما قرار بود که در صورت صدور مجوز، شعارها علیه رژیم اسلامی ایران باشد و حمایت جمهوری اسلامی از آشوب های مصر محکوم شود!
- تامیر پاردو رئیس جدید سرویس جاسوسی موساد نیز در همین راستا اعلام کرد: وظیفه اصلی ما تشکیل جنگ سرد علیه رژیم اسلامی ایران و برنامه هسته ای آن است.
وی تأکید کرد: موساد از چند سال پیش وارد یک جنگ سری خطرناک علیه برنامه هسته ای ایران به لحاظ نیروی انسانی و تکنولوژی شده است.
-نشریه فارین پالیسی نوشت: آمریکا و غرب در اغتشاشات سال 2009 در ایران سرمایه گذاری کرده بودند. این نشریه با بیان اینکه برخی کشورهای غربی تأمین کننده هزینه های لازم برای آشوب در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری بودند، تصریح کرد: آمریکا همواره به دنبال برنامه ای برای تحریک گروه های اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی بود و انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 این فرصت را ایجاد کرد تا آمریکا سرمایه گذاری لازم برای اغتشاش در ایران را انجام دهد.
تحلیگر فارین پالیسی در عین حال خاطرنشان کرد: با وجود این سرمایه گذاری ها و اختصاص بودجه های لازم، آمریکا نتوانست به اهدافمورد نظر از این اغتشاش چند ماهه دست یابد و در نهایت اپوزیسیون با ناکامی مواجه شد.
نمایندگان محترم!
ناگفته پیداست که امید دشمنان به پیروزی سریع الوقوع وابستگان داخلی خود چنان وسیع بود که بر خلاف عرف رایج سیاسی از کارکنان و امکانات نمایندگانی ها سیاسی و سفارتخانه خود در تهران نیز حداکثر استفاده را نمودند که بازداشت جمعی از پرسنل مستقر در آنها طی آشوب های اخیر موید این مدعاست.
ملاحظه می شود که مهمترین هدف آمریکایی ها انتقال بحران از منطقه به داخل ایران و سبک کردن بار خود است. آمریکایی ها تصور می کنند برای کنترل تحولات منطقه باید ایران را به خود مشغول کنند. طرف های غربی بر این باورند که اگر داخل ایران بحرانی شود، تحرکات انقلابی در منطقه که همه از الگوی ایران تاثیر پذیرفته، رو به خاموشی خواهد رفت.
برنامه آینده نظام سلطه و جریان ضد انقلاب
بی تردید چنانچه نسبت به غائله ضد انقلابی 25 بهمن 89 با مباشرین و مسببین اصلی آن برخورد قاطع و انقلابی نشود، دشمن جری تر گشته و او را به این فکر وا خواهد داشت که هر از چندی به امنیت و آسایش عمومی شبیخون زده و به پندار واهی خود با تحریک عوامل داخلی، کشور را از مسیر بالندگی هر چند به طور موقت و مقطعی بازداشته و با درشت نمایی موضوع، اذهان بین المللی را مشوه کند.
سوءاستفاده از مناسبت های هر چند بی ارتباط با موضوع می تواند خاستگاه توطئه های بعدی غرب علیه انقلاب اسلامی باشد. از این رو بایسته و ضروری است تا با تدبیر و درایت نیروهای انقلاب از فتنه انگیزی مزدورانی چون موسوی و کروبی آسوده گردد. تاکنون حسب شواهد موجود، تذکارها بی نتیجه بوده و گویا بنا نیست آنها دست رد مردم به سینه خود را مشاهده و خود را تسلیم حقیقت و قانون نمایند که از مصادیق بارز این حقیقت گریزی و عملکرد ضد انقلابی صدور اطلاعیه تشکر از هواداران در 26 بهمن می باشد که در ادامه با اتخاذ مواضع همسو با ضد انقلابی داخلی و خارجی برای راهپیمایی غیرقانونی در اول اسفند تقویت گردید و مسئولیت ناپذیری و اراده خیانت اینان به آرمان های امام خمینی(ره) و مردم قهرمان ایران را بیش از پیش ثابت نمود.
پیشنهادات هیات ویژه بررسی غائله
همکاران نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با توجه به مطالب فوق الذکر جمع بندی و پیشنهاد هیئت ویژه رسیدگی، به شرح زیر اعلام می گردد:
1- بی تفاوتی اصحاب سکوت موجب طمع دشمنان گردیده است. اتخاذ مواضع مبهم توسط اصحاب تردید به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. امروز حجت بر همگان تمام گشته و انتظار این است که به صورت قاطع، شفاف و بی ابهام صف بندی خود را مشخص و این اقدامات را محکوم و ضدانقلاب و نظام سلطه را از خود مایوس نمایند و به توقع بر حق ملت ایران پاسخ مثبت داده و بر این منوال باقی بمانند. طبیعی است این انتظار از خواص جامعه بیشتر از دیگران است.
2- دخالت سفارتخانه های خارجی و عوامل آنها در فتنه 88 و غائله 25 بهمن 89 موضوعی است که به هیچ عنوان قابل پذیرش نمی باشد و وزارت امور خارجه مکلف است با این جسارت ها و گستاخی های غیرقانونی و خارج از عرف بین المللی قاطعانه برخورد نمایند و گزارش این اقدام خود را عاجلا به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس منعکس نمایند.
3- شبکه های ماهواره ای ابزاری برای فرماندهی جریان فتنه و غائله 25 بهمن بوده که لازم است دولت و قوه قضائیه اقدامات حقوقی و فنی را برای پیشگیری و خنثی سازی این ابزارها معمول دارند. دستگاه های مربوطه لازم است با مدیریت و بهره گیری فعالانه از فضای مجازی و ماهواره ها فرصت را از نظام سلطه و ضدانقلاب بگیرند.
4- شبکه مجازی ابزاری در اختیار نظام امپراتوری خبری صهیونیستی است و از این در راستای اهداف تروریستی خود بهره می جوید. لازم است وزارت امور خارجه و فرهنگ و ارشاد اسلامی، قوه قضائیه و سایر دستگاه های مربوط اقدامات حقوقی و قضایی و فنی را در سطح داخلی و بین المللی اعمال نمایند.
5- کلیه نیروهای امنیتی، انتظامی و قضایی که صادقانه مجاهدت نموده و ایثارگرانه وارد صحنه ها شدند، تقدیر و تشکر کرده و حمایت و پشتیبانی مجدد خود را از آنان اعلام می نماید و بر ضرورت حفظ کارآمدی و هماهنگی بیشتر بین دستگاه ها تأکید می کنند.
6- با تقدیر و تشکر از کلیه رسانه های متعهد به انقلاب اسلامی خصوصا رسانه ملی، ضرورت تولید برنامه های بصیرت افزا به صورت مستند و هنری ومستمر را تاکید می نماید.
7- نظام سلطه و فتنه گران و ضد انقلاب می پنداشتند که با استفاده از فشار بیرون و تحریم ها و اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها، موجبات نارضایتی مردم را فراهم می آورند. لذا امید آنان به دمیدن وسوسه های شیطانی و ایجاد اختلاف بین مسئولین بوده تا بتوانند نقشه های شوم خود را دنبال کنند که با اقدام هوشمندانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 26/ 11/ 89 این دسیسه ها نقش بر آب گشت. انتظار می رود در این جهت مسئولین نظام جمهوری اسلامی خصوصا سران سه قوه با وحدت کلمه استکبار جهانی را مایوس نمایند.
8- اقدام وزارت کشور در عدم صدور مجوز برای راهپیمایی ضدانقلابی 25 بهمن قابل تقدیر بوده و معتقدیم که تمسک به اصل 27 قانون اساسی برای کسانی است که اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی دارند نه ضد انقلاب و جریاناتی که علیه حقوق عمومی و امنیت ملی و در راستای اهداف نظام سلطه گام برمی دارند.
9- غائله و آشوب 25 بهمن 89 یک نقشه و طرح کاملا اسرائیلی- آمریکایی و انگلیسی و ضد انقلابی و خائنانه علیه ملت ایران بوده است.
10- تمامی افراد و جریانات سیاسی و سایت های داخلی و خارجی و رسانه هایی که زمینه ساز و مبلغ و دعوت کننده برای شرکت در غائله 25 بهمن بودند و همچنان در آن مسیر گام برمی دارند و دشمنان ملت ایران و در خط آمریکا و اسرائیل و انگلیس می باشند. لجاجت و عناد سران و عوامل فتنه و کینه و بخل و دشمنی آنها نسبت به بعضی از مسئولین آنها را به زمینه سازان نقشه های براندازانه اسرائیلی- آمریکایی و انگلیسی تبدیل کرده است.
11- دعوت کنندگان و زمینه سازان و مشوقان ناامن سازی کشور در 25 بهمن و قبل و بعد از آن همچون میرحسین موسوی و کروبی و دیگران، خائن به ملت، ضد انقلاب و مستوجب برخورد قاطعانه و قانونی می باشند.
12- هیئت منتخب با تکیه بر منابع و شواهد و اسناد ومدارک موجود و متقن، رسیدگی قضایی و تعقیب آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و وابستگان و همراهان آنها را که در غائله اخیر نقش داشته اند، ضروری می داند و صراحتا اعلام می دارد مجلس و نمایندگان خانه ملت دیگر توجیهی در عدم برخورد را مجاز نمی داند. رهنمودهای حضرت امام(ره) همواره راهنمای مسئولین بوده و هست و خصوصا آنجا که در نامه 6/ 1/ 68 فرمودند: تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام.
13- کلیه آثار زیانبار و خسارت های مادی و معنوی که در نتیجه اقدامات ضد انقلابی و خائنانه مشابه 25 بهمن 89 در کشور ایجاد می شود متوجه همه زمینه سازان بوده و بایستی مدعی العموم فهرست خسارت های مادی و معنوی چنین اقداماتی را به عنوان کیفرخواست مطرح نمایند تا در دادگاه مورد بررسی قرار گیرد (اقداماتی همچون فراخوان علیه امنیت ملی و ایجاد آشوب و ناامنی و توسل به شیوه های مزورانه و حتی مسلحانه و ایجاد رعب و وحشت برای شهروندان و اهالی محل و کسبه و رانندگان و تخریب و ویرانی اموال عمومی و خصوصی و کشتار جرح عده ای از هموطنان و ...
14- استمرار اقدامات خائنانه و ضدانقلابی و خوش خدمتی به نظام سلطه به منزله اقدام علیه امنیت ملی، اختلال در نظم عمومی، نادیده گرفتن حقوق عمومی می باشد و ایجاد حاشیه امن برای عناصر مفسد فی الارض غیرقابل قبول است و انتظار از دستگاه های امنیتی،انتظامی و قضایی این است که با قوت، هوشمندی و قاطعیت نسبت به پیشگیری از این گونه حوادث اقدام نمایند. دستگاه قضایی مطمون باشد ملت بزرگ ایران با تمام وجود از آنها حمایت خواهد کرد.
در خاتمه این گزارش، جا دارد صمیمانه از مقام معظم رهبری که با درایت و تدبیر بی نظیر خود جان و ذهن مردم را با معرفت و بصیرت معطر نمودند تشکر نمایم. از ثمرات ارزشمند گفتمان بصیرت در جریانات اخیر، این بود که سران سراب اندیش فتنه پیش از محکومیت در دادگاه های عادی، نزد افکار و وجدان های بیدار گشته با با نور ولایت محاکمه و محکوم گردیدند.
همچنین از مردم عزیز و نیروهای جان بر کف بسیجی که خالصانه در سنگر دفاع از هویت اسلامی نظام چونان همیشه حاضر گردیدند خالصانه سپاسگذاریم.
حمد و سپاس خداوند منان را که به ما چنین امت بصیر و شجاعی عنایت نمود. حمد و سپاس خداوندمنان را که امت ما را برخوردار از رهبری حکیم و مدیر و مدبر و شجاع و صبور نمود.
حمد وسپاس خداوند منان را که انقلاب اسلامی را تحت عنایت حضرت بقیه الله الاعظم(عج) به پیروزی های عظیم رهنمون فرمود.
نظر حسن روحانی در مورد 25 بهمن 89
حسن روحانی رییس جمهور معتقد است اقدامات نابخردانه و فتنهگرانه صورت گرفته در روز 25 بهمن سال 89 تنها به نفع استکبار و ضد انقلاب بود.
حسن روحانی دو روز بعد از حادثه مذکور در مصاحبه ای با خبرگزاری ایلنا، این اقدام را ضداسلامی و ضدملی و نیز با هدف تحت الشعاع قرار دادن «فریاد قاطعانه ملت ایران در روز 22 بهمن» خوانده بود.
به گفته روحانی، «در روز 25 بهمن عده معدودی به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس به خیابانها آمدند که اتفاقاً در شعارهای آنها حمایتی از مردم مصر و تونس به چشم نمیخورد و متاسفانه با شعارهای ضد انقلابی، موجبات خوشحالی و بهرهبرداری آمریکا، رژیم صهیونیستی و ضدانقلاب را فراهم آوردند و موجب ناراحتی قاطبه مردم شریف ایران شدند.»
او با اشاره به تلاش عده ای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گفته بود «در حالی که مردم در روز 22 بهمن به شکلی کاملاً با شکوه حمایت خود را از حرکتهای آزادیخواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنهگرانه صورت گرفته در روز 25 بهمن تنها به نفع استکبار و ضد انقلاب بود.»
روحانی در گفتگوی مذکور تاکید کرده بود «حرکت 25 بهمن گروهی فریب خورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام نماید.»
انقلاب اسلامی، الگوی خیزش های منطقه
رییس جمهور منتخب مردم همچنین با اشاره به انقلاب های منطقه گفته بود «خیزشهای مردمی با الگوگیری از انقلاب اسلامی مردم ایران آغاز شده است.»
به گفته او، «دشمنان قسم خورده و ضربه دیده از انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در اوج حرکت خود است، در هر فرصتی به دنبال انتقام از انقلاب هستند و میخواهند در وحدت مردم و نخبگان و مسئولین نظام شکاف ایجاد کنند و عظمت و ابّهت نظام اسلامی را خدشهدار نمایند. بیداری، ایستادگی، متانت و گوش به فرمان رهبری ملت بزرگ ایران، پاسخی قاطع و کوبنده به توطئههای استکبار خواهد بود.»